پسر گلم سلام
این روزها این قدر شیرین زبون و بازیگوش شدی که من فرصت نمیکنم اصلا بیام و برات بنویسم!اما بدون که تک تک لحظات زیبا رو در خاطره ام ثبت میکنم!
حالا دیگه به طور کامل صحبت میکنی و جمله بندی های کامل با فعل وضمیر صحیح رو چنان استادانه به کار میبری که من می مونم که این نحوه صحبت رو کی یاد گرفتی؟؟؟
گاهی چنان جالب حرف های خودمون واموزش هامون رو به خودمون تحویل میدی که من و بابای انگشت به دهن میمونیم از این شاگرد زرنگ!!!!!!!!!
خیلی شعر یاد گرفتی و مدام با هم تو خونه میخونیم!
عمو زنجیر باف!اتل متل توتوله!
حسنی توی ده شلمرود!جوجه جوجه طلایی!و خیلی ها ی دیگه....
اوایل اول جمله ها رو من میگفتم تو اخر جمله رو میگتی اما الان شعر ها رو کامل میخونی!
این روزها اکثر وقتمون به بازی و کتاب خوندن میگذره!
بازی های مانند انواع پازل،لگو، خمیر بازی،گل بازی، رنگ بازی و ماشین بازی، موش و گربه بازی و...
عاشق نقاشی هستی مخصوصا از نوع دیواری!جونت به پاستل های روغنی ات وماژیک هات بنده!
این روزها هر جا در هر حالت با هر وضعیت باشی تا اسم نقاشی وابزارشو بیادو ببنی یا بشنوی فوری میشینی و مشغول میشی!
کتاب خوندنم که دیگه نگو!
منو بابایی از بس برات خوندیم همه رو حفظ شدیم!
عاشق کتاب های مرحوم منوچهر احترامی هستی!حسنی توی ده شلمرود و گربه من نازنازیه و...
همه کتاب رو حفظی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میگی : توی ده شلمورود هیچی کی باهش رفیق نبود نه قلقلی نه بلبلی نه مرغ زرد وکاکلی!!!!ههههه
میگی :گربه هادی پل خوله..........چاق و درشتو گلگله!(پل خوله=پل خوره،گلگله=قلدره)ههههههههه
کتاب های می می نی ناصر کشاورزم که یار جدا نشدنی تو ومن هستن وهمیشه وهمه جا یه گوشه کیفم جا اشغال کردن!
اگه ساعت ها برات کتاب بخونم اصلا خسته نیمشی!ومن خیلی خوشحالم از این علاقه تو!
بی نهایت مهربون هستی هر چند لحظه یه بار تو خونه میایی طرفم بغلم میکنی و میگی مامان! اشگتم!دیونتم!!!!!
ومن لبریز میشم از محبتت!
ممنونم پسرم!
گاهی با هم اشپزی میکنیم! تخم مرغ میشکنی برا کیک!
خمیر بیسکوییت قالب میزنی یا برام ماکارونی ها رو تکه میکنی!
تازه کباب دیگی هم برام درست میکنی!
پین.شت: این مطلب مال ت تابستونه!